آقا ما چند وقت پیش جاتون خالی لاغر بودیم. نه زیاد لاغر مث مَهر و پیش مُغ که نبودیم. در حد 50 کیلو. آقایون حرف در آوردن که معتاده. تریاکی نمانده که نکشیده، حشیشی نبوده که تجربه نکرده و بنگی نمانده که مصرف نکرده. دیگه داشت حس همزاد پنداری ام با خالد گل می کرد. چپ و راست شَگو که مواد اَ کیا تهیه اکنی؟ قیمتا چطوریه و... از طرف معتادان گمنام اومدند سراغ ما برای اینکه وظیفه ی سنگین مدیریت اجرایی انجمن اونا رو تقبل کنم. تازه ملت دلداریم می دادند که غم نخور بابا. این همه آدم قبل از تو معتاد بوده اند، الان خوب شده اند. اعتیاده، ایدز که نیست، خوب میشی. توکلت به خدا باشه. اگم آلا خوب کارن. راستی راستی نکنه معتادم حواسم نیست. با آینه نگاه خو. سبحان الله. دَنگ چهم ما رفته تو گودی. خار صورت ما زده بیرون. گُپ ما افتاده تو کَل. شده ایم مهدیکو 2. و سیاه نُمچزاد. ایطو فایده نداره خالو. برسیم به بدن تا بشیم کرگدن. پنج ساله به ما دال داده اند و عدس و لوبیا. صبح ها هم که همش نون مهیاوه ای. خو معلومه چاق نمیشیم. آلا برو دُکُن ایسُف و هر شب و هر روز بزن کیک و کلوچه و بستنی. بعد برو شاورما بزن تو رگ با گنوغی، یک روز در میان. بخور سیب زمینی جوش داده تا نَمُردِی. کیک و حلوا هلری هر نیم ساعت یک کیلو. که عبدالعزیز و هاشم نفس نمی کشیدند. هی درست می کردند هی من می بردم.دگه کسه پا فوتبال هم ناره خالو. بخواب تا پسین. دو سه ماه عشق و حال و وارم کردن و تیر کردنِ هر کوفت دم دست، و البته خواب، نتیجه داد. بدن ساخته شد حسابی. کم کم از حد هم گذشت. ولی خب "نو پرابلِم" از لاغری که صد در صد بهتره. حالا چاق شده ایم و منتظر تعریف و تمجید مردم. ( حالا یه کاسه بده آش / به همین خیال باش )

چاق شدیم. ... آقا دو روز نگذشت حرف در آوردن که مال پول حرامه. پول حرامی اولین پیامدش چاق شدن و بیرون زدن تِک و پوک و اینا است. معلوم نیست پول دزدیه؟ طلباشو نمیده؟ یا کارش خلافه و قاچاقه و ... ! در این مواقع چه باید کرد؟ بله حرف مردم باد هواست. حرف مردم پتراتی بیش نیست. بخای به حرف مردم اهمیت بدی پس کی میخای زندگی کنی؟ ولشان کن بذار تا سیر نشده اند به تناول فلان چیزشان ادامه بدن. بر همین اساس گفتیم گور سر حرف این و اون. متعادل باشیم، نه چاق نه لاغر تا هم راحت باشیم هم سالم. و هم اینکه اون درِ تالار اندیشۀ مردم بسته بشه. مثل آدم زندگی خودمان را می کردیم. فوتبال می زدیم. غذامون نرمال بود. الان متعادلیم،نه چاقیم نه لاغر.

اما حکایت همچنان باقی است.

دیگه طبیعتاً به آدم متوسط نمی شه چیزی گفت. ولی نه. اینجا اوضاع فرق اکُن خالو. می دونی الان به ما چی میگن؟ خودم هم وقتی شنیدم کهیر زدم. میگن نگاه کنید این حرام خور معتاد رو؟ اعتیاد شدیدش نمی ذاره پول حرام ، زیادی چاقش کنه. پول حرام هم باعث شده لاغر نشه که اعتیادش تابلو بشه !

الان راهی به جز خودکشی به ذهنم نمی رسه. شما اگه راهی به نظر شما رسی خواهشاً وا ما هم بِگِی. سپاس.